کد مطلب:259345 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:399

فقها در سخن امام حسن عسکری
نسبت این تفسیر به امام حسن عسكری علیه السلام، نسبت صحیح باشد یا ناصحیح، ولی روایات معتبر و استواری در این تفسیر وجود دارد كه با محتوای قرآن، مطابق بوده و مورد قبول علمای بزرگ و محقق از قدیم و ندیم می باشد.

یكی از این روایت، روایت معروف مورد اعتماد، در مورد فقها و شرایط فقیه مورد اعتماد به نام حدیث «من كان من الفقهاء صائنا لنفسه...» است كه امام حسن عسكری علیه السلام این سخن را ضمن بیان مشروح و عمیق و سازنده در تفسیر آیه ی 78 و 79 سوره ی بقره بیان فرموده است [1] كه در اینجا نظر شما را به آن حدیث جلب می نماییم:

علامه ی طبرسی؛ می گوید: بر اساس اسنادی كه ذكر شد (كه منتهی به تفسیر منسوب به امام حسن عسكری علیه السلام است) امام حسن عسكری علیه السلام این دو آیه را قرائت فرمود:

(و منهم امیون لا یعلمون الكتاب الا امانی و ان هم الا یظنون - فویل للذین یكتبون الكتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عندالله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما كتبت أیدیهم و ویل لهم مما یكسبون) [2] .

«و پاره ای از آنان، عوامانی هستند كه كتاب خدا را جز یك مشت خیالات و آرزوها نمی دانند و تنها به پندارهایشان دل بسته اند، پس وای بر آنها كه نوشته ای با دست خود می نویسند، سپس می گویند: این از طرف خداست تا آن را به بهای كم بفروشند، پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنان از آنچه در این راه به دست می آورند.»

آن گاه آن حضرت در تفسیر دو آیه ی فوق چنین فرمود:

«امی آن كسی است كه به ام مادرش نسبت دارد، یعنی همان گونه كه انسان هنگام خروج از رحم مادر هیچ چیز نمی داند، بعضی از اهل كتاب یهود و نصاری نیز هیچ چیز نمی دانند، نه می توانند چیزی را بنویسند و نه می توانند چیزی را بخوانند.



[ صفحه 119]



یهود و نصاری از كتاب خودشان انجیل و تورات هیچ نمی دانند و تشخیص نمی دهند كه فرق كتابی كه از آسمان نازل می شود با آن كتاب دروغین كه به خدا نسبت می دهند، چیست؟

آنها جز نام یك جلد كتاب و تعداد صفحات آن، هیچ درك نمی كنند و بین كتاب باطل و حق، تشخیص نمی دهند. تشخیصشان فقط بر اساس خیالات و آرزوها است، یعنی تنها به این است كه آن كتاب بر آنان خوانده شود و به آنها بگویند: این كتاب خدا و كلام خدا است و آنها هم دلشاد شوند و بر اساس تصورات و خیالات و آرزوهایشان خیال كنند كه مقصود و مرادشان در میان همان كتاب است، بین كتاب راستین و دروغین، جز همان پندار ساختگی، راه تشخیصی نیست...

اگر چیزی بر خلاف محتوای آن كتاب بر این عوام خوانده شود، نمی فهمند و غیر از پندار چیزی ندارند.

آنها فقط آنچه را كه رؤسایشان از تكذیب رسول خدا صلی الله علیه و اله و امیرمؤمنان علی علیه السلام برای آنها می خوانند كه پنداری بیش نیست، به جای حق می گیرند و آن را كتاب آسمانی می پندارند.

و هم یقلدون مع أنه محرم علیهم تقلیدهم...؛

و این عوام از رؤسایشان تقلید می كنند، در حالی كه تقلید از آنها برایشان حرام است، زیرا تقلید از عالم خائنی كه كتاب خدا را و آنچه در آن است تحریف كرده است و خلاف آن را بیان می كند، حرام است.

امام حسن عسكری علیه السلام پس از تلاوت آیه ی 79 بقره، فرمود:

«این علمای یهود، اوصافی را می نویسند و می گویند: این اوصاف از صفات محمد صلی الله علیه و اله است و شما تطبیق كنید ببینید هیچ كدام از آن صفات در این شخص (پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله) نیست.

و به عوام بی سواد خود می گویند: صفات پیامبری كه در آخرالزمان می آید این است كه او بلند قامت و بدنش بسیار بزرگ و شكمش برآمده و مویش به رنگ بین قرمز و زرد است.



[ صفحه 120]



در حالی كه همه ی آن صفاتی را كه ذكر می كنند بر خلاف صفات پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله است.

هدف رؤسای یهود از این خلاف گویی ها این است كه ریاستشان بر عوام باقی بماند و منافعشان در نزد عوام و امر و نهی نسبت به عوام و خدمتكاری عوام از آن ادامه یابد و مردم را از خدمت و گرایش به پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و علی علیه السلام و خاندان و یاران مخصوصش باز دارند، زیرا اگر آن عوام مسلمان شوند تحت فرمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله می آیند، نماز می خوانند، جهاد می كنند، خمس و زكات می دهند و در نتیجه از زیر فرمان رؤسای یهود و نصاری خارج می گردند.

ولی رؤسایشان می خواهند آنها را زیر فرمان خود نگهدارند. از این رو با مطالب تحریف شده و وارونه جلوه دادن حقایق و ذكر صفات ساختگی برای پیامبر آخرالزمان، می خواهند عوام را از پیروی اسلام باز دارند. وای بر آنها...

آن گاه امام حسن عسكری علیه السلام فرمود:

مردی از امام صادق علیه السلام پرسید: اگر این قوم (عوام یهود) تورات خود را جز آنچه علمایشان به آنها دیكته كرده اند، نمی شناسند، راهی برای آنها جز پیروی از علمایشان نیست. بنابراین، چرا خداوند آنها را به خاطر تقلید از علمایشان سرزنش می كند؟ آیا مگر عوام یهود، غیر از عوام ما هستند؟ زیرا عوام ما هم از علمایشان تقلید می كنند.

بنابراین همان گونه كه عوام ما در تقلید از علمایشان گناهكار نیستند، آنها نیز نباید گنهكار باشند، زیرا برای تحصیل احكام راهی جز تقلید از علما نیست؟

امام صادق علیه السلام در پاسخ فرمود:

بین عوام و علمای ما با عوام و علمای یهود از یك جهت فرق و از یك جهت با هم مساویند. اما در موردی كه مساوی هستند از این رو است كه خداوند عوام ما را نیز سرزنش كرده كه چرا از علمایتان (كه ناصالح هستند) تقلید می كنید؟

چنان كه عوام یهود را سرزنش نموده است و اما در موردی كه بین عوام و علمای ما با عوام و علمای یهود فرق است. در آنجا است كه عوام ما به دنبال علمای صالح می روند، ولی عوام یهود به دنبال علمای صالح نمی روند...



[ صفحه 121]



در این هنگام امام حسن عسكری علیه السلام پس از ذكر پاسخ امام صادق علیه السلام به سؤال مرد سؤال كننده، فرمود:

فمن قلد من عوامنا مثل هؤلاء الفقهاء، فهم مثل الیهود الذین ذمهم الله بالتقلید لفسقة فقهائهم؛

پس كسی كه از عوام ما از چنان فقهای ناصالح تقلید كنند همانند یهودیانی هستند كه خداوند آنها را به خاطر تقلید از فقیهان ناصالحشان، سرزنش نموده است.

فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا علی هواه، مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه، و ذلك لا یكون الا بعض فقهاء الشیعة لا جمیعهم...؛

پس هر كدام از فقها كه نفس روح خود را مصون از گناه نگه داشته، نگهبان دین خود و مخالف هوس های نفسش می باشد و مطیع مولای خود است. بر همه ی عوام لازم است كه از او تقلید كنند و چنین صفاتی را بعضی از فقهای شیعه دارند، نه همه ی آنها.

سپس امام حسن عسكری علیه السلام پس از بیانی در شرح فقهای صالح و ناصالح و هشدار دادن به عوام كه مراقب باشند و از فقهای صالح تقلید كنند، و از فقهای گمراه دوری نمایند، سخنان پر نكته و ژرف خود را با این حدیث به پایان رسانید:

شخصی از امیرمؤمنان علی علیه السلام پرسید: بعد از امامان هدایتگر و چراغ های تابان تاریكی ها - امامان معصوم علیهم السلام - بهترین خلق خدا كیانند؟

امیرمؤمنان علی علیه السلام در پاسخ فرمود:

العلماه اذا صلحوا؛

علمایی كه صالح باشند و راه درست را بپیمایند.

دیگری پرسید: بدترین خلق خدا بعد از ابلیس، فرعون و نمرود و بعد از آنان كه نام و لقب شما را بر خود نهاده اند و جایگاه شما را غصب نموده و بر مقام شما نشسته اند، چه كسی است؟



[ صفحه 122]



امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ فرمود:

العلماه اذا فسدوا، هم المظهرون للأباطیل، الكاتمون للحقائق؛

علمایی كه فاسد گردند، آنها كه آشكاركننده ی باطل ها و كتمان كننده ی حقایق هستند.

كه خداوند در مورد همین دسته از علما می فرماید:

(اولئك یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون - الا الذین تابوا...)؛

«خدا آنها را لعنت می كند و همه ی لعنت كنندگان نیز آنها را لعن می كنند، مگر آنها كه توبه كردند.» [3] .


[1] اين حديث را علامه طبرسي رحمه الله در كتاب احتجاج: ج 2، ص 262 به بعد نقل مي كند.

[2] سوره ي بقره، آيات 78 و 79.

[3] سوره ي بقره، آيات 159 و 160، اقتباس از احتجاج طبرسي: ج 2، ص 265 - 262.